مرنگه
پنجشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۱:۳۸ ق.ظ
دلُم میخوا بینیویسُم ولی خسمن.
دلم میخوا بینیویسم که چهکد دلم سی دریا و خانه تنگ وویده. که چهکد ای روزا ناراحتم و نیفمم با خوم چه کنم ولی درعین حال چهکد حس خوشبختی میکنم.
بینیویسم که چهکد دِیا(مادر)ها موجودات عجیبی هسن.
ولی خسمن ایکد که گرویدم و تو سر خوم زدم.
فکد کاشکی یکی میامه سیم میگفت که هنوز مو یادت هسه و گندما که دیدی یاد مو افتادِی.
۹۹/۰۹/۱۳