ما زندگیمان را مدیون کارد میوه خوری زیر گلویمانیم
پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۹، ۰۳:۴۷ ق.ظ
بابا یکی از کارد های میوه خوری را خوب تیز کرده بود و داده بود دست مامان. برای وقت هایی که خودش و داسش نیستند یا برای وقت هایی که هست ولی نمی خواهد خودش رنگ خون ببیند. اگر کار به بابا و داس می کشید، مامان هم باید زیر تیغ داس می رفت.
مامان کارد میوه خوری را زیر گلوی ما گرفته بود و هربار که احساس خطر می کرد، ان را محکم تر می فشرد به گلویمان و زندگی ما و خودش را نجات می داد.
۹۹/۰۳/۲۹
چقدر وحشتناک...