مُرُنگ دُرنگ

سی خاطِر ارزشی که سی ای دو روز زندگی قائلُم وُ لذِت ثبتش

مُرُنگ دُرنگ

سی خاطِر ارزشی که سی ای دو روز زندگی قائلُم وُ لذِت ثبتش

منوی بلاگ

سه

چهارشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۲۱ ق.ظ

دیشب با فکر گذشته و آینده و حال که در هم آمیخته بودند خوابم برد، فکر گذشته برای اینکه چیزهایی هست که نشان می دهند در ذهن کسی، در ذهن کسانی، چه دردناک بود این جمع بستن! بگذریم، چیزهایی هستند که نشان می دهند در ذهن کسانی که در گذشته دوستشان می داشتم و حالا هم دوست می دارم، هرچند که غبار رویش نشسته و به تر و تازگی قبلش نیست، دارم فراموش می شوم. و فکر زمان حال برای اینکه به خودم یادآوری کنم زندگی تازه ای دارم و نباید غرق گذشته شوم و آینده برای اینکه خودم را دلداری بدهم با آن، که همانطور که این زمان حال آمده و خیلی چیزها فراموش شده اند، این هم به تل مسائل فراموش شده اضافه می شود و یک روزی در آینده ممکن است گوشه ای از آن را زیر انباشت مسائل ببینم و بیرون بکشمش و بگویم آخ چقدر بی خودی برایت درد کشیدم!

ظهر که بیدار شدم اصلا نمی دانستم کجای زندگی ام هستم، در کدام سال زندگی ام، چند ساله ام. کدام آدم ها را در زندگی ام دارم و کدام ها فقط در خیالم اثری ازشان باقی مانده است. هیچ نمی دانستم. مات و مبوت زل زده بودم به سقف ولی تلاش نمی کردم به یاد بیاوردم. لذت بخش بود. همه چیز را باهم داشتم!گذشته، حال، آینده.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۲۱
حیران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">